نميتوانيم در خانه درخصوص خيلي مسائل صحبت کنيم. چون نوکيا زود آمارمان را ميگيرد. اسم مادربزرگ را گذاشتهايم نوکيا. چون دست به شنودش خوب است تا حرفي ميزنيم فورا واکنش نشان ميدهد. مثلا وقتي برادرم در گوش من گفت با حکم دادگاه تجديد نظر تخلف وزير صنايع و معادن در ثبت اختراعات اثبات شده , فورا عکس العمل نشان داد و گفت: همه تان سر و ته يک کرباسيد. جوسازها. پدرم گفت: چيزي نگفتند که.خبر يکي از روزنامهها را نقل کردند. پدربزرگ چيني گفت: ووووتاي. جينگ ماي تسو. يعني مگر شما در ايران چند روزنامه داريد؟ روزنامه هم مثل بچه يكياش كافيست (ترجمه لفظ به لفظ). خانم بزرگ گفت: آخي چه شيرين زبان و رمانتيك. راست ميگويدها. حيف اينهمه درخت نيست قطع شود براي چاپ اين ورق پارههايي مثل روزنامه و مدارك و مدارج تحصيلي كه هي توش بدوبيراه بگويند؟ همسرم گفت: اگر بد و بيراه مينوشتند تا حالا باهاشان برخورد شده بود. مادربزرگ گفت: برخورد نکردن دليل نميشود. به قول ذوالنور با عوامل اصلي آشوبها هم برخورد نکردند که قهرمان نشوند. گفتم: برخورد نشده تازه؟ ددم وااااي. برخورد ميکردند چه ميشد؟ پدربزرگ چيني گفت: تتسامايا اورمي چانگ. يعني اين چشم سفيد سيه دل را هم بفرستيد ور دل دوستانش جايي كه آرزو كند خورشيد ببيند. (تقصير ما نيست هر كلمه چيني دوخط معنا دارد) پدرم گفت: بچه را چرا تهديد ميكنيد؟ خانم بزرگ گفت: تهديد كدام بود؟ منظورش اين بود بفرستندش جايي كه خورشيد گرفتگي را تماشا كند. مادربزرگ گفت: همان كه باعث شد خلبان هواپيماي توپولف جلوي چشمش را نبيند و سقوط كند؟ برادرم گفت: من كه از اين به بعد تصميم گرفتم با خطوط هوايي روسيه سفر كنم. مادربزرگ گل از گلش شكفت و گفت: [... ] (چون خيلي خودماني بود قابل چاپ نبود. معناي تحت اللفظياش ميشود آفرين قند عسل زيبا رو بالاخره آدم شدي) برادرم گفت: آخر اعلام شده ناوگان هوايي روسيه ايرباس است اما 25درصد آسمان ايران در تسخير روسيه و هواپيماهاي لگنش قرار گرفته. مادربزرگ هنوز ضربه اول را هضم نكرده بود كه همسرم گفت: گفتي 25درصد فكر كردم ميخواهي به نقش روسها در مورد كاهش سهم ما از درياي خزر اشاره كني. و هنوز مبهوت اين جمله بود كه پرسيدم: مگر ناوگان ريلي ما را هم به روسها سپردهاند كه دو قطار به هم خوردهاند؟ از خوانندگان گرامي درخواست ميشود با تشكيل كميته حقيقت ياب سرنوشت خانواده ما را پيگيري نمايند. احتمالا نسل ما را منقرض خواهند كرد. به زودي در نقش ارواح در خانه خدمت ميرسيم.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر