۱۳۸۹ اردیبهشت ۲۰, دوشنبه

حضرت عزراییل ! طنزنویس جماعت هنرمند نیست - در چهلچراغ هجدهم اردیبهشت ماه هشتاد و نه چاپ شد

پنچرکننده ترین سخن هفته را معاون سینمایی وزیر ارشاد به زبان آورده که گفته استفاده از اسامی خارجی در عنوان فیلم های ایرانی ممنوع شد . حالا فکر کنید عنوان برخی فیلم ها با این دستور به چی تبدیل می شود



فیلم قتل آنلاین : قتل به موقع در شبکه مجازی فیلتر نشده مجوزدار ( هرچند خود فیلتر هم خارجی ست )


فیلم راننده تاکسی : راننده خودروی نارنجی گران فروش دربست سوارکن ِ کم گیر بیا !


فیلم چگوارا : کریم شیره ای


فیلم از کرخه تا راین : از کرخه تا جوق ِ کاظم آباد


فیلم همه چیز درمورد دموکراسی : همه چیز درباره اسمش را نبر !


فیلم دیدار در سن پترزبورگ : دیدار در 2500 کیلومتری آق قلا در مدار بیست درجه شرقی


فیلم آقای دلار : آقای ارز خارجی مشکوک






سیاسی ترین پنچری هفته اختصاص دارد به سید اصلاحات که مهمان هر هفته ماست . انگار یک سری ها میخ و تیغ به دست آماده اند نگذارند چرخ سید اصلاحات یک روز پنچر نباشد . حالا آخرین پنچر کننده سید اصلاحات کسی نیست جز جواد لاریجانی که گفته " زمانی که خاتمی رییس جمهور شد وظایف یک رییس جمهور را فراموش کرد و شروع کرد مانند مسیح سخن گفتن و دم از تئوری های جهانی زد . " حالا دیدید درست در زمانی که عده ای ادعای مدیریت جهان را دارند خاتمی متهم شد به ارائه تئوری های جهانی ِ خارج از وظیفه !






این بار قصد دارم یک پنچری را هم پیشگویی کنم . آن هم پنچری خودم است . یعنی اگر طی این هفته من عمرم را دادم به شما که هیچ . والا مرا پنچر شده محسوب کنید . چرا ؟ چون با این مرگ و میری که بین هنرمندان شایع شده اگر حضرت عزراییل نیاید سراغمان یعنی طنزنویس جماعت هنرمند محسوب نمی شود و با این حساب ما باید برویم کشک مان را بسابیم






هفته پیش عرض کردم برخی پنچری ها جنسیتی ست و برخی دیگر دوجنسیتی ! سخنگوی ستاد نخبگان حوزه و دانشگاه از جمله کسانی ست که با یک تیر دو نشان می زند . مثلا گفته "به پرونده خانم زاده ها رسیدگی شود " خوب


این جمله از یک طرف خانم ها را پنچر می کند که بدانند از این به بعد غیر از بهشت که زیر پایشان است باید طبقات دادگستری را هم زیر پایشان احساس کنند . از طرف دیگر جمله ای ست که آقایان را هم پنچر می کند . چرا ؟ چون یکی از مباحث تخصصی آقایان که تا حالا ورود خانم ها به آن امکان پذیر نبود همین بحث آقازاده ها بود که خانم ها با فعالیت های فمنیستی شان این قلم را هم از حیطه اختصاصی آقایان خارج کردند .






پنچر شده برتر هفته هم کسی نیست جز مامور شنود اطلاعاتی آمریکا . چرا ؟ چون یک سایت اصولگرا اعلام کرد آمریکا نسبت به نصب دستگاه شنود روی احشام اقدام کرده است . حالا آن بنده خدا مامور اطلاعاتی را بگو که چه صداهایی می شنود . خدا خیر بدهد مخترعان را که دستگاهی نساخته اند که بو را بشود شنود کرد والا چه بر سر آن مامور می آمد با خداست

تاثیر سکته مغزی در ازدواج - در هفته نامه چهلچراغ یازدهم اردیبهشت ماه هشتاد و نه چاپ شد

لقب پنچرترین شاغل هفته را به همکار و دوست خوبم پوریا عالمی اعطا می کنم . مگر نه اینکه او همین بغل دست ما آسانسورچی است ؟ و مگر نه اینکه عضو سندیکای صنایع آسانسور ایران از وجود چهل هزار دستگاه آسانسور بدون استاندارد در کشور خبر داده ؟ پوریا جان تو هم با این شغلی که انتخاب کردی پنچری ات عین خود ما دیر و زود دارد اما سوخت و سوز ندارد . از ما گفتن بود







بعضی شغل هاست که برخلاف آسانسورچی گری فقط زن ها در آن پنچر می شوند . مثلا یک بازرگان پنچر بازرگانی است که زن باشد . نخیر بنده به هیچ وجه قصد ندارم با دم شیر بازی کنم . فقط توجه شما را به سخنان یک بانوی نمونه بازرگان جلب می کنم که گفته نه بار به دلیل زن بودن اجازه ورود به مجتمع فولاد مبارکه نداشته . حالا خوبی پنچری خانم ها این است که آقایان برایشان ترمز می کنند . از ماشین پیاده می شوند و در جهت کمک راهکار ارائه می کنند . به همین نیت آقایان طرحی داده اند که درصورت تصویب وزارت زنان تشکیل شود . حالا با توجه به اینکه نیت 98% آقایانی که جهت کمک به بانوان پنچر کرده نگه می دارند بر کسی پوشیده نیست ( بلا نسبت شما ) فکر می کنید امکان دارد آقایان بگذارند یک زن به عنوان وزیر وزارتخانه زنان انتخاب شود ؟ آن هم در حالیکه یک بانوی نمونه بازرگان را به فولاد مبارکه راه نمی دهند و برای آموزش رانندگی هم باید یک مرد , بانوان گرامی را همراهی کند ؟






پنچر شده برتر هفته بی شک فرمانده نیروی دریایی آمریکاست . چرا ؟ چون فرمانده بسیج اعلام کرده ناوهای هواپیمابر آمریکایی لگنی بیش نیست . بدین ترتیب فرمانده لگن بودن نه تنها مایه مباهات نیست که یک پنچری دو سوراخه تلقی می شود . راستی وقتی ناو هواپیمابر لگن باشد به نظر شما روی تولیدات خودروهای داخلی چه اسمی می توان گذاشت ؟ تا پیش از این ما به خودروهای وطنی می گفتیم لگن . از شما خوانندگان گرامی درخواست می کنم واژه های جایگزین خود را به من ای میل کنید .






پنچرکننده گمنام هفته : وقتی رییس شورای شهر تهران گفت هدفمند کردن یارانه ها شهرداری را بی خاصیت می کند یک رهگذر گمنام زیر لب گفت همسان سازی به همین می گویند ها . تازه شهرداری می شود مثل بقیه جاها . این رهگذر بی شک پنچرکننده ترین جمله هفته را بر زبان آورده !






پنچرکننده ترین خبر هفته هم لااقل برای نگارنده این بود که پزشکان اعلام کردند سن سکته در ایران به سی و دو سال رسید و با توجه به این خبر آپاراتچی شما چند سالی هم از سن سکته اش گذشته و عنقریب است که پنچر که چه عرض کنم ، لاستیکش بترکد و چهار چرخش برود هوا . اما همه اش این فکر مرا به خود واداشته که چطور می شود سن ازدواج در آقایان به سی و پنج سال رسیده اما سن سکته سی و دو سال است ؟ یعنی آدم ها اول سکته می کنند بعد فکر ازدواج می افتند ؟ یا اصلا آدم تا سکته مغزی نکند واقعا به فکر ازدواج می افتد