۱۳۸۸ مهر ۱۰, جمعه

فوتبال سیاسی


















پدرم گفت : این مسابقه هم مساوی تمام شد . گفتم : هنوز پیگیر فوتبال قرمز و آبی هستید ؟ ول کنید دیگر . من که حاضر نیستم طرفدار یک تیم . . . مادربزرگ تشر زد : کسی هم از شما نظر نپرسید . پدرم پرسید : قطبی هم آمده بود استادیوم ؟ پسرخاله ام گفت : کارگر تیم ملی را می گویید ؟ عمه خانم پرسید : چرا کارگر ؟ گفتم : خود امپراتور پنبه گفته هم رهبر هم کارگر هم سرباز تیم ملی ام . برادرم گفت : نمی شود حالا این سرباز مفقودالاثر شود ؟ مادرم گفت : این امپراتور پنبه تان همان نیست که در یک مصاحبه گفته بود بازیکنان بروند به" لانه سگ "؟ و می گفتند شعار نژادپرستانه داده ؟ همسرم گفت : وقتی علی کردان کارمندانش را سگ خطاب کند می خواهی مربی تیم ملی شان مودب باشد ؟ همسر برادرم گفت : این مربی هم مثل شاعران درباری اسمش از تاریخ این کشور حذف خواهد شد . برادرم گفت : این که چیزی نیست رییس گروه تاریخ وزارت آموزش و پرورش گفته نام و دوره های حکومت پادشاهان از کتاب های درسی تاریخ حذف می شود . پدربزرگ چینی گفت : سیت مانگ جی . یعنی غصه نخورید . اسم پادشاهان چینی را صادر می کنیم توی کتاب های تاریخ تان . اصلا کتاب هاتان را هم چاپ و صادر می کنیم خودمان . گفتم : حالا اسم پادشاهان را حذف نکنند وقتی خود تاریخ نتوانسته حذفشان کند . این ها که تخصص جعل دارند بیایند اسم شاهان را عوض کنند . مثلا اسم کوروش بزرگ را بگذارند حجت الاسلام میرزا کورش هخامنشی گلپایگانی . یا انوشیروان عادل را صدا کنند انوشیروان حداد عادل . پدرم گفت : عادل فقط فردوسی پور . نه این آقا که گفته مردن سه نفر در کهریزک مساله اصلی نیست . برادرم گفت : راست گفته خوب مساله اصلی این است که چند نفر کشته شده اند ؟تکلیف گزارش هیات تحقیق و تفحص مجلس چه شد ؟ موضوع تجاوزها به کجا انجامید ؟ صدای ناشناسی گفت : رای ما را هم . . . خانم بزرگ گفت : بس کنید دیگر . نشنیدید علی لاریجانی گفته فصل بازیگوشی سیاسی نیست ؟ گفتم : کاش لاریجانی فکر می کرد عالم سیاست عینهو الاکلنگ است . بالا می برد . پایین می کشد . برادرم گفت : فقط باید مواظب بود وقتی پایین می کشد آن جا نباشی . حالا این پایین کشیدن چه تاریخی باشد دیگر با خداست . عمه خانم گفت : حالا جدا چه تاریخی است ؟ هفدهم مارس بود امروز نه ؟ گفتم : نخیر دوم اکتبر بود . عمه خانم گفت : پس این ها که لباس سبز پوشیده بودند برای برگزاری مراسم جشن روز سن پاتریک نیامده بودند توی خیابان ؟ گفتم : نه . این جماعت انبوه از استادیوم برگشته بودند . پدرم گفت : یک شعاری هم انگار می دادند برای پژمان منتظری . گفتم : حتما می گفته اند " فوتبالیست واقعی منتظری صانعی " مادرم گفت : باید می گفتند هاشمی هاشمی که الحق استاد پاسکاری ست . صدای یک روح لباس شخصی گفت : پاسکاری نه و بندبازی . بالاخره یک مورد در این خانه پیدا شد که ما با طرف مادربزرگ و خانم بزرگ اختلاف نظر نداشته باشیم . عدم رضایت از هاشمی رفسنجانی . اتحاد به همین می گویند . دست شما درد نکند آقای هاشمی