پدرم گفت: عجب! محمد يزدي گفته چرا رفسنجاني در نماز جمعه پيشنهاد آزادي بازداشتشدگان را داده؟ اين کار مربوط به دستگاه قضايي کشور است। مادربزرگ گفت: راست گفته। مگر خودتان نگفتيد بايد استقلال قوا باشد। اين هم استقلال قوا। برادرم گفت: اتفاقا خود ايشان بعدش گفته کساني که در بازداشت هستند، پولهايي گرفتهاند، کارهايي کردهاند و در متن تحريک مردم گرفته شدهاند। بنابراين نبايد آزاد شوند. اين حرف دخالت در قوا نيست؟ ايشان عضو قوهقضائيه است يا نيروي انتظامي؟ عمه خانم گفت: وا. مگر اکثر اين بازداشتيها را نيمه شب در خانهشان نگرفته بودند؟ پس اين افراد نصفه شبي در خانه مردم چه ميکردند؟ مردم نبايد استقلال داشته باشند؟ مادرم گفت: اعلام شده ليدرهاي جديد تيم استقلال بايد عضو بسيج شوند. همسرم پرسيد: آن وقت ليدرها در انتخابات بعدي حق طرفداري از يک کانديداي خاص را دارند يا از فعاليت سياسي منع ميشوند؟ مادربزرگ گفت: ورزشکار که نبايد از فعاليت سياسي منع شود مگر در موارد خاصي مثل ايشان و برادرم را با انگشت نشان داد و پرسيد راستي تو چرا ديگر باشگاه نميروي اين روزها؟ مربيتان را گرفتهاند؟ برادرم گفت: نخير. من ديگر آموزش جودو دوست ندارم. بروم که چه؟ آخرش سازمان تربيت بدني مثل اعضاي تيم ملي نوجوانان مرا جاي يکي ديگر بنشاند توي يک توپولف و بيخود و بيدليل خود را به كشتن دهم. پدرم گفت: مگر تو هم صغر سن داري؟ دخترخالهام گفت: اصلا بايد از اول ميرفتي سراغ کُـشتي. من به زودي... مادربزرگ گفت: زن جماعت نبايد اسم کُشتي بياورد. هي حالا ما هيچي نميگوييم... يزدانيخرم راست گفته که حاضر است حتي به قيمت محروميتهاي جهاني، زنها کُـشتي نگيرند. گفتم: اين روزها خيليها حاتمطايي شدهاند. از کيسه خليفه ميبخشند. نه از محروميت ميترسند و نه از... برادرم با صداي بلند گفت: تحريم ! همه اهل خانه تاکيد دارند حملهکنندگان به برادرم بايد مثل حملهکنندگان به کروبي و نوري شناسايي و محاکمه شوند. تا اينجا تنها کسي که شناسايي شده جسم سخت است که او هم شرکت در ضربوشتم برادرم را تکذيب ميکند. فعلا مادربزرگ برادرم را تا روشن شدن موضوع به اتهام افترا به جسم سخت در اتاقش حبس کرده. اوضاع قشنگي است. تشريف بياوريد. قدمتان روي چشم !