۱۳۸۹ خرداد ۸, شنبه

ای گونی که می روی به سویش از جانب من [ . . . ] رویش !- در چهلچراغ هشتم خردادماه هشتاد و نه چاپ شد

این نوشته احتمالا آخریم مطلب آپاراتی ام باشد

بعضی آقایان یک وقت هایی حرفشان را چنان در لفافه می زنند که آدم باید کلی وقت صرف کند ببیند از کجا ضربه خورده . مثل پنچری لاستیک ماشین که گاهی برای پیدا کردن محل آن باید کلی دردسر کشید . یکی از این آقایان حجت الاسلام زم است که حتما معرف حضورتان هست . اصلا هم به اینکه ایشان قبلا چه فیلمی ساخته اند و حالا چه فیلمی در اکران دارند کاری نداریم . با این جمله ایشان کار داریم که گفته سینمای ما عین سیگار ماست . از لحظه بیان این جمله من و دوستانم و کلیه آپاراتی های کشور داریم فکر می کنیم کجای سینمای ما به سیگارمان شباهت دارد ؟ یعنی سینما هم مثل سیگار قاچاق است ؟ خب فیلم قاچاق هم داریم اما نه در آن حد . گفتیم شاید سینمای ما هم مثل سیگار مضر است . گفتیم حاشا و کلا که در حضور وزارت ارشاد محصول مضر تولید شود . آخر سر دیدیم ای دل غافل این آقای زم به زبان بی زبانی حرفش را زده . منظور ایشان احتمالا این بوده که سینمای ما هم مثل سیگارها فیلتر دارد . کیف کردید به چه ظریفی حرفش را زده ؟




زدن یک حرفهایی نه تنها موجب دردسر برای دیگران نمی شود بلکه باعث خود پنچری آدمیزاد می شود . مثلا یکی از آقایان شکوه کرده که چرا فیلترینگ سایت ها تنها در سایت های سیاسی رخ داده و در سایت های مستهجن انجام نشده . ما در جواب ایشان – و البته نه در دفاع از فیلتر کنندگان – می گوییم شما مگر سایت های مستهجن را مرور کرده اید که می دانید فیلتر نشده اند ؟



اگر برخی توجیهات بعضی از مسئولان را بپذیریم می توانیم با شبیه سازی آن توجیهات دنیای قشنگی برای خودمان بسازیم . مثلا مدیرعامل شرکت مخابرات ایران گفته : کندی سرعت اینترنت به دلیل مراجعه زیاد کاربران به سایت های خارجی است . با این حساب مدیرعامل سازمان هواپیمایی هم می تواند ادعا کند در تاخیر پروازهای خارجی بی تقصیر است و مراجعه زیاد مسافران خارجی به فرودگاه باعث بروز تاخیرات می شود . یا اصلا می توانیم ادعا کنیم علت کند بودن مدافعان و مهاجمان فوتبال ما به علت مراجعه زیاد این عزیزان به خارج از کشور است . اصلا هرچه گرفتاری ما داریم از گور همین خارجی ها بلند می شود .



همه واحدها با گذشت زمان و بزرگتر شدن کلیه شئونات زندگی به واحدهای بزرگتر تبدیل می شوند . مثلا قران تبدیل به ریال و به صورت غیر رسمی ریال تبدیل به تومان می شود . یا واحد هرتز تبدیل به واحد بزرگتر کیلو هرتز و بعدها مگا هرتز شد . در زمینه توزین هم می شود گفت مثقال تبدیل به من و بعدها تن شده است . اما جدیدترین جهش ژنتیکی واحدها را در کشور خودمان شاهد بودیم که ما را ناگهان آچمز کرد . آن هم اعلام این خبر که کهکیلویه ای ها صدوپنجاه گونی نامه به احمدی نژاد نوشتند . این اولین بار بود که از واحد گونی به جای پاکت استفاده می شد که جا دارد فرهنگستان با برگزاری جشنی از مبتکران آن قدردانی نماید .



پنچر شده برتر هفته هم کسی نبود جز خود ما . چون به بنده گفتند نوشته هات یک مدلی است . البته شرح آن مدل در این جا صلاح نیست . این است که سعی کردم در این شماره کمتر خبر پنچری بدهم تا سیاه نمایی نشده باشد تا بعد ببینیم چه پیش می آید . آپاراتی پنچر اصلا هم نوبر نیست و نمونه تاریخی دارد . مثلا کوزه گری که از کوزه شکسته آب بخورد هم مثل ما می باشد دیگر . احتمالا به او هم می گفته اند کوزه هات یک مدلی است . تا بعد