۱۳۸۸ مرداد ۳۱, شنبه

هلو پوست کنده

عمه خانم گفت : محمود كاشاني كه مي خواست رييس جمهور شود با حبيب كاشاني پرسپوليس نسبت دارد ؟ پدرم گفت : نخير . پسر آيت الله كاشاني ست كه دوره دكتر مصدق عين منحني سينوسي خوب و بد بودند با هم . مادرم گفت : پس بيخود نيست هنوز هم اينقدر بد مصدق را مي گويد . پدربزرگ چيني گفت : ژانگ مصدق سونگ يعني مصدق كيست ؟ برادرم گفت : كسي كه نفت ايران را ملي كرد . پدربزرگ چيني گفت : فانگ ماتسو ايچا . يعني در كتاب هاي تاريخ ايران چاپ چين نوشته كاشاني نفت را ملي كرد ! پدرم گفت : مرده شوي تو را ببرند با آن كتاب هاي چاپ چين چشم سفيد . خانم بزرگ گفت : احترام بزرگ تر واجب است حتي اگر مخالف و منتقد باشد . مادرم گفت : عين احترامي كه اين روزها برخي اعضاي جوان احزاب جوان به مهندس موسوي و شيخ كروبي مي گذارند . خاله ام به پدربزرگ چيني گفت : پدرجان نفت را دكتر مصدق ملي كرد نه . . . آن يكي كي بود ؟ پدربزرگ چيني گفت : ژي ژي ميتسو ژي . يعني چه آدم بدي بوده پس ! همسرم گفت : بايد هم بگوييد بد است . وقتي اعلام مي شود سهم چيني ها از قراردادهاي نفت و گاز ايران پنجاه درصد است بايد هم از دكتر مصدق خوشتان نيايد شما . مادرم گفت : حالا به هم نپريد اين قدر . ماه رمضان است . آشتي كنان بايد باشد . همه بايد بنشينند سر سفره افطار . . . برادرم گفت : اتفاقا اعلام كرده اند به مناسبت ماه رمضان پنج هزار زنداني مي روند مرخصي . گفتم : ددم واي ! پدرم گفت : آدم بايد از رفع مشكل ديگران و آزادي مردم خوشحال شود نه مثل برخي هي بگويد فلاني چرا آزاد است و فلاني چرا زندان نيست . گفتم : من هم قبول دارم اما ترسم از اين است كه با مرخصي آمدن اين پنج هزار نفر جا براي پنج هزار نفر زنداني تازه نفس باز شود و ما هم خداي ناكرده يكي اش . . . خانم بزرگ گفت : نخير بادمجان بم آفت ندارد . بعد هم زندانبان ها چنان با اين آقاي ابطحي اخت شده اند كه به اين راحتي نمي شود بين شان را به هم زد . شما فرم درخواست هم پركني حاضر نمي شوند زندانباني و بازجويي ات را به عهده بگيرند . هم دلشان پيش ابطحي گير كرده هم ابطحي حساس است حسودي اش مي شود . مادربزرگ گفت : حقا كه دوره مهرورزي ست . خوب اسمي روي اين دوره گذاشته اند . همسرم گفت : بله وقتي رييس دولت وزير سابقش را جلوي بينندگان تلويزيون هلو بنامد واقعا كه دوره مهرورزيدن است . خانم بزرگ گفت : مگه چيه ؟ شما همه هلو هاي من هستيد . گفتم : فقط بالاغيرتا پوست ما را نكنيد موقع خوردن !