۱۳۸۸ آذر ۹, دوشنبه

ادب مرد به ز دولت . . .

مادربزرگ گفت : ديديد بالاخره در توليد رادار هم خودكفا شديم ؟ برادرم جواب داد : حرف ها مي فرماييد مادرجان . رادار كه تا دلتان بخواهد توي كشور بود . توليد انبوه . همسرم گفت : اتفاقا ما هم كه مدرسه مي رفتيم يادم هست كلي آنتن و رادار توي كلاسمان بود . مادربزرگ گفت : همين ديگر . همه اش مي خواهيد زحمات دولت را بي اثر و بي اجر كنيد و بگوييد اين ها اقدامات دولت هاي قبلي ست . مادرم گفت : اتفاقا پر بيراه هم نيست . حالا چه قضيه انرژي هسته اي باشد چه موضوع رادار و نصب آن همه به دوره هاي قبل به ويژه دوره همين ميرحسين خان موسوي برمي گردد . خانم بزرگ گفت : الله و اكبر كه همه كارخرابي ها به همين آقا برمي گردد . همسر برادرم گفت : خانم جان سبز شده ايد الله و اكبر مي گوييد . خانم بزرگ گفت : الحمدالله كه اين الله و اكبرتان هم دوامي نداشت . پدرم گفت : دارد خانم جان . مثل صداي تار آن دزدي ست كه به صاحبخانه گفت صداي سازش فردا درمي آيد . همسرم پرسيد : به قول شهرام خان شب پره آخه تا كي فردا ؟ مادربزرگ گفت : دوزار بده آش به همين خيال باش . تا صبح دولتتان بدمد . برادرم گفت : مي دمد مادرجان . وقتي ديگر نفت نداشتيد مي دمد . مگر مركز پژوهش هاي مجلس هشدار نداده ايران به زودي ديگر نفت صادراتي نخواهد داشت . مادرم گفت : بهتر . مي ررويم كشاورزي آن وقت . گفتم : هوس كتك خوردن كرده ايم مگر ؟ مادربزرگ گفت : هي شايعه پراكني كنيد ديگر . تا اين بي بي سي تان پارازيت اش برداشته مي شود شايعات شما هم شروع مي شود . برادرم گفت : بي بي سي كه مال خودتان است . ما همين برادر سازگارا يا برادر نوري زاده را نگاه كنيم هم . . . خانم بزرگ كهير زد بدنش . گفتم : تازه كتك زدن را كه از خودمان در نياورده ايم . عضو كميسيون اجتماعي مجلس گفته چرا مردم بايد كتك بي استعدادي جهاد كشاورزي را بخورند ؟ گفتم : مردم ما چوب خورشان ملس است اصلا . در خيابان در دانشگاه در عروسي . برادرم گفت : البته دولت هم ابتكار زده چيزي به خورد ملت مي دهد كه چوب نيست اما چوب شده است اساسي . عمه خانم گفت : به خوردشان هم ندهد در جاهايي مثل كهريزك شياف مي كند آن ها را . مي گويند اثر درماني دارد شياف . پدرم گفت : بله شادروان سعيدي سيرجاني را همه يادشان هست . خانم بزرگ گفت : حيا را خورده ايد آبرو را قي كرده ايد ديگر . و به پدرم گفت : همه اش تقصير شماست ها . با اين ادب كردنت . پدرم گفت : ادب مرد به ز دولت اوست . هرچه هم باشد ادب مان بهتر از ادب قطعنامه دان پاره كن هاست كه . تازه ادب كردن را ما بلد نيستيم . آن چه اين روزها مي كنند ادب نيست . صداي يك روح لباس شخصي گفت : پس چيست ؟ معرفي اش نمي كنيد ؟ برادرم گفت : كي مي شود نوبت […] شما برسد . ( درج […] از ما نيست . بلكه صدا نامفهوم بود )