جیزبوک
ستون طنز روزانه من در روزنامه اعتماد
http://www.etemaad.ir/Released/92-02-14/279.htm
چهاردهم اردیبهشت 1392
یکی از آموزه های عرفی ما این است که چون خواهیم نشویم رسوا باید همرنگ جماعت شویم . بنابراین با توجه به گشایش نمایشگاه بین المللی کتاب من هم محوریت این ستون را می گذارم کتاب و بر مبنای آن هرچه دلم بخواهد می گویم
• اقدام فرهنگی
در آستانه ی برگزاری نمایشگاه کتاب استاندار لرستان اقدام به تخریب کتابخانه ی هفده شهریور خرم آباد کرد تا ترافیک منطقه روان شود . اگر به همین منوال پیش برود از فردا هنگام برگزاری نمایشگاه خودرو شرکت سایپا ویران می شود یا قبل از برگزاری نمایشگاه تجیزات ورزشی با بیل و کلنگ می افتند به جان استادیوم آزادی . من پیشنهاد می کنم مسئولان یک نمایشگاه بین المللی دیپلماسی هم برگزار کنند که ما با استفاده از این فرمول برویم بنیان هرچه سفارتخانه ی خارجی است را از ریشه درآوریم !
• خوابزدگی فرهنگی سیاسی
یکی از کتاب هایی که تازگی منتشر شده و گویی خیلی سروصدا کرده کتاب "پیش از آنکه بخوابم" است . خواندن این کتاب آمریکایی را به همه توصیه می کنم بلکه بالاخره همه بفهمیم اگر یک نفر بخوابد و بعد بلند شود با چه سرنوشتی مواجه می شود ؟ جلو می افتد . عقب می افتد ؟ پرتش می کنند عقب ؟
• جلد پنجم سریال
دبیرکل نهاد کتابخانههای عمومی کشور گفته شبکه تلویزیونی کتاب راه اندازی می شود :
بینندگان عزیز توجه شما را به جلد پنجم داستان یک شهر جلب می کنم . با پوزش از اینکه جلد چهارم هنوز از ممیزی بیرون نیامده . لازم به ذکر است خواهر شخصیت اول داستان که در جلد پنجم وارد داستان می شود خواهر نامبرده نیست
• آگهی آگهی مرگ به نینرنگ تو
ضرغامی دستور داده آگهی تبلیغ کتاب در رسانه صداو سیما پخش شود . احتمالن به زودی شاهد آگهی های زیر خواهیم بود : " با خرید یک کتاب در قرعه کشی باشکوه یکصد و سی و سه خودروی دوگانه سوز همراه با کارت سوخت شرکت و هم وزنتان طلا و یک ویلای دوبلکس اکازیون دریافت کنید ." ، " هرجا سخن از بی پولی است نام انتشارات جهان فلان می درخشد " یا "بابا کتابی . . . بیداری ؟ خوابی ؟ " و یا " هرگز نشه فراموش . . . شاعر خوب ، خاموش ! "
• بد و بدتر
شنیده شد یکی از فعالان سیاسی اعلام کرده همیشه انتخاب بد و بدتر بین دو کاندیدا نیست . شما گاهی مجبورید بین چیزهای دیگر هم این نوع انتخاب را داشته باشید . مثلا کتاب ها در دو دسته طبقه بندی می شوند . کتاب های بد و کتاب های بدتر . به قول همان فعال سیاسی برای کسانی که در فعالیت های سیاسی هستند بهتر است مردم کتاب نخوانند اما اگر مجبور شوند خواندن کتاب بد را به خواندن کتاب بدتر ترجیح می دهیم !
• خمیر
همچنین یک خمیر سیاسی اعلام کرد با خمیر کردن کتاب ها موافقم . کتاب به چه درد می خورد ؟ اما با خمیرش می شود نان درست کرد داد دست ملت ! و با تحریم ها جنگید . پس پیش به سوی خمیر کردن کتابخانه های مردم
• هوای تازه
برادرم بعد از کلی بحث در مورد کتاب های تازه ، بلند شد برود نمایشگاه کتاب تهران برای خودش و من کتاب بخرد . قرار شد سر راه لیست خرید همسرم را هم تهیه کند . موقع خداحافظی پرسید : چیز دیگه ای نمی خواین ؟ من یاد کتاب دیگری افتادم و با صدای بلند گفتم : جامعه مدنی . همسرم نیز همزمان یادش افتاد جنسی از قلم افتاده و پشت بند من داد زد : کشک !
• هرگونه شبیه سازی تشویش اذهان عمومی است
می گویند از یک بنده خدایی پرسیدند یادت هست آخرین کتابی که خواندی چه بوده ؟ گفت نه اما آخرین کتابی که توقیف کردم را یادم هست . این اتفاق در یکی از مجامع غربی رخ داده و ربطی به ما ندارد
• داستان حیوانات
دخترم بعد از اینکه برایشقصه خواندم پرسید : بابا این قصه مجوز داشت ؟ جواب دادم : بله که داشت دخترم . گفت : پس چرا آقا موشه خاله سوسکه را بوسید ؟ دیدم چیزی ندارم بگویم جواب دادم : خب با هم ازدواج کرده بودند . دخترم ادامه داد : یعنی خر شده بودن ؟ مگه خودت به مامان نگفتی هرکی تو این دوره زمونه ازدواج کنه خره !؟
• انشا ی فوری !
موضوع انشا این بود . خلاصه بهترین کتابی که خوانده اید را بنویسید . یکی از بچه ها بیکار نشسته بود . معلم پرسید نوشتی ؟ شاگرد گفت بله . معلم با تعجب پرسید به این زودی ؟ بخوان ببینیم . شاگرد خواند : پارسال چاپ دوم کتابی را خوانده ام که از دید من بهترین کتاب دنیا بود . اما حالا چاپ سومش قبل از انتشار توقیف شده . بنابراین تا رفع توقیف نمی توانم خلا صه اش را بنویسم این بود موضوع انشای من !
• بیش ترین فروش
می خواهم در پایان مطلب این شماره آمار بیش ترین فروش دو روز اول نمایشگاه بین المللی کتاب را برملا کنم . در بخش فروش غرفه شماره 45 از در سمت جنوب که به فروش سیب زمینی سرخ کرده مشغول است بیش ترین فروش را داشته و در بخش مراجعات حضوری هم دستشویی مردانه ضلع جنوبی نمایشگاه بیش ترین مراجع را داشته که صاحب نظران علت آن را خرابی یکی از سرویس های دستشویی ضلع شمالی می دانند
ستون طنز روزانه من در روزنامه اعتماد
http://www.etemaad.ir/Released/92-02-14/279.htm
چهاردهم اردیبهشت 1392
یکی از آموزه های عرفی ما این است که چون خواهیم نشویم رسوا باید همرنگ جماعت شویم . بنابراین با توجه به گشایش نمایشگاه بین المللی کتاب من هم محوریت این ستون را می گذارم کتاب و بر مبنای آن هرچه دلم بخواهد می گویم
• اقدام فرهنگی
در آستانه ی برگزاری نمایشگاه کتاب استاندار لرستان اقدام به تخریب کتابخانه ی هفده شهریور خرم آباد کرد تا ترافیک منطقه روان شود . اگر به همین منوال پیش برود از فردا هنگام برگزاری نمایشگاه خودرو شرکت سایپا ویران می شود یا قبل از برگزاری نمایشگاه تجیزات ورزشی با بیل و کلنگ می افتند به جان استادیوم آزادی . من پیشنهاد می کنم مسئولان یک نمایشگاه بین المللی دیپلماسی هم برگزار کنند که ما با استفاده از این فرمول برویم بنیان هرچه سفارتخانه ی خارجی است را از ریشه درآوریم !
• خوابزدگی فرهنگی سیاسی
یکی از کتاب هایی که تازگی منتشر شده و گویی خیلی سروصدا کرده کتاب "پیش از آنکه بخوابم" است . خواندن این کتاب آمریکایی را به همه توصیه می کنم بلکه بالاخره همه بفهمیم اگر یک نفر بخوابد و بعد بلند شود با چه سرنوشتی مواجه می شود ؟ جلو می افتد . عقب می افتد ؟ پرتش می کنند عقب ؟
• جلد پنجم سریال
دبیرکل نهاد کتابخانههای عمومی کشور گفته شبکه تلویزیونی کتاب راه اندازی می شود :
بینندگان عزیز توجه شما را به جلد پنجم داستان یک شهر جلب می کنم . با پوزش از اینکه جلد چهارم هنوز از ممیزی بیرون نیامده . لازم به ذکر است خواهر شخصیت اول داستان که در جلد پنجم وارد داستان می شود خواهر نامبرده نیست
• آگهی آگهی مرگ به نینرنگ تو
ضرغامی دستور داده آگهی تبلیغ کتاب در رسانه صداو سیما پخش شود . احتمالن به زودی شاهد آگهی های زیر خواهیم بود : " با خرید یک کتاب در قرعه کشی باشکوه یکصد و سی و سه خودروی دوگانه سوز همراه با کارت سوخت شرکت و هم وزنتان طلا و یک ویلای دوبلکس اکازیون دریافت کنید ." ، " هرجا سخن از بی پولی است نام انتشارات جهان فلان می درخشد " یا "بابا کتابی . . . بیداری ؟ خوابی ؟ " و یا " هرگز نشه فراموش . . . شاعر خوب ، خاموش ! "
• بد و بدتر
شنیده شد یکی از فعالان سیاسی اعلام کرده همیشه انتخاب بد و بدتر بین دو کاندیدا نیست . شما گاهی مجبورید بین چیزهای دیگر هم این نوع انتخاب را داشته باشید . مثلا کتاب ها در دو دسته طبقه بندی می شوند . کتاب های بد و کتاب های بدتر . به قول همان فعال سیاسی برای کسانی که در فعالیت های سیاسی هستند بهتر است مردم کتاب نخوانند اما اگر مجبور شوند خواندن کتاب بد را به خواندن کتاب بدتر ترجیح می دهیم !
• خمیر
همچنین یک خمیر سیاسی اعلام کرد با خمیر کردن کتاب ها موافقم . کتاب به چه درد می خورد ؟ اما با خمیرش می شود نان درست کرد داد دست ملت ! و با تحریم ها جنگید . پس پیش به سوی خمیر کردن کتابخانه های مردم
• هوای تازه
برادرم بعد از کلی بحث در مورد کتاب های تازه ، بلند شد برود نمایشگاه کتاب تهران برای خودش و من کتاب بخرد . قرار شد سر راه لیست خرید همسرم را هم تهیه کند . موقع خداحافظی پرسید : چیز دیگه ای نمی خواین ؟ من یاد کتاب دیگری افتادم و با صدای بلند گفتم : جامعه مدنی . همسرم نیز همزمان یادش افتاد جنسی از قلم افتاده و پشت بند من داد زد : کشک !
• هرگونه شبیه سازی تشویش اذهان عمومی است
می گویند از یک بنده خدایی پرسیدند یادت هست آخرین کتابی که خواندی چه بوده ؟ گفت نه اما آخرین کتابی که توقیف کردم را یادم هست . این اتفاق در یکی از مجامع غربی رخ داده و ربطی به ما ندارد
• داستان حیوانات
دخترم بعد از اینکه برایشقصه خواندم پرسید : بابا این قصه مجوز داشت ؟ جواب دادم : بله که داشت دخترم . گفت : پس چرا آقا موشه خاله سوسکه را بوسید ؟ دیدم چیزی ندارم بگویم جواب دادم : خب با هم ازدواج کرده بودند . دخترم ادامه داد : یعنی خر شده بودن ؟ مگه خودت به مامان نگفتی هرکی تو این دوره زمونه ازدواج کنه خره !؟
• انشا ی فوری !
موضوع انشا این بود . خلاصه بهترین کتابی که خوانده اید را بنویسید . یکی از بچه ها بیکار نشسته بود . معلم پرسید نوشتی ؟ شاگرد گفت بله . معلم با تعجب پرسید به این زودی ؟ بخوان ببینیم . شاگرد خواند : پارسال چاپ دوم کتابی را خوانده ام که از دید من بهترین کتاب دنیا بود . اما حالا چاپ سومش قبل از انتشار توقیف شده . بنابراین تا رفع توقیف نمی توانم خلا صه اش را بنویسم این بود موضوع انشای من !
• بیش ترین فروش
می خواهم در پایان مطلب این شماره آمار بیش ترین فروش دو روز اول نمایشگاه بین المللی کتاب را برملا کنم . در بخش فروش غرفه شماره 45 از در سمت جنوب که به فروش سیب زمینی سرخ کرده مشغول است بیش ترین فروش را داشته و در بخش مراجعات حضوری هم دستشویی مردانه ضلع جنوبی نمایشگاه بیش ترین مراجع را داشته که صاحب نظران علت آن را خرابی یکی از سرویس های دستشویی ضلع شمالی می دانند
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر