۱۳۹۲ اردیبهشت ۸, یکشنبه

طنز یف افکار عمومی




                              رادیولوژی و هرمونوژی لباس زنانه

http://ghanoondaily.ir/VijehNO.aspx?V_NPN_Id=6&pageno=2

روزنامه قانون 7-2-9-1392     ضمیمه ی غیرقانونی 



هفته گذشته در مریوان نیروی انتظامی‌ اقدام به تنبیه یک بزهکار کرد و مرد مجرم را با لباس قرمز زنانه در شهر چرخاند. پس این طور که از وجنات امر بر می‌آید مسئولان نیروی انتظامی‌و گشت ارشاد مشکلی با لباس زنانه قرمز ندارند و بانوان محترمی‌که از این پس دوست دارند خودشان را به دلایل شخصی تنبیه کنند می‌توانند و مجازند لباس قرمزشان را از تو کمد درآورند و بپوشند و در شهر بچرخند. از آن جایی که مردم ما هم نشان داده اند علاقه زیادی به تماشای تنبیه دیگران دارند و بارها این موضوع را در مراسم اکران عمومی‌اعدام‌ها و شلاق زدن‌ها به رخ جهانیان کشیده اند برای تماشای تنبیه زنان سرخ پوش دنبالشان راه می‌افتند توی خیابان‌ها و احتمالا برای اینکه در جریان مراسم تنبیهی آینده هم باشند شماره تلفن شان را برای ارسال پیامک‌های تبلیغاتی به بانوی قرمزپوش ارائه خواهند کرد. اتفاقا انتخاب لباس قرمز از سوی ماموران نیروی انتظامی‌علاوه بر نشان دادن سلیقه خوب آن مامور زحمتکش دارای پشتوانه تاریخی هم هست. مدعای ما هم بانوی قرمزپوش عاشقی که سال‌ها در میدان فردوسی می‌ایستاد و گل می‌فروخت. اما حالا که پوشاندن لباس جنس مخالف به تن آن یکی جنس موجود در جهان (که عده ای از آن با عنوان ناجنس یاد می‌کنند ) امری تنبیهی محسوب می‌شود می‌توان برای برقراری عدالت جنسیتی بر تن دختران بزهکار هم لباس پسرانه پوشاند و در شهر چرخاند. همان طور که فیفا هم اعلام کرده از برخی استادیوم‌های فوتبال برای برگزاری مراسم اعدام استفاده شده می‌توان این دختران بزهکار با لباس پسرانه را برای تنبیه در یک روز پرتماشاچی فوتبالی برد استادیوم آزادی. هم مردم کلی از تنبیه این عزیزان کیف می‌کنند هم این عزیزان اولین زنانی می‌شوند که راحت فوتبال می‌بینند و لازم نیست با دوز و کلک بروند استادیوم و هم مشکل حضور دختران در ورزشگاه حل می‌شود و دیگر فیفا نمی‌تواند به بهانه حضور نداشتن بانوان در استادیوم‌ها با میزبانی مسابقات بین المللی بزرگ در ایران مخالفت کند. اتفاقا حضور دختران همین هفته پیش هم در استادیوم آزادی تست شد. در مراسم تجلیل از خادمان سفرهای نوروزی که ما هرچه فکر کردیم عقلمان قد نداد که بفهمیم این دختران شیک پوش و نیناش ناش در نوروز چه خدمات مسافرتی ای ارائه می‌کردند. خب البته برخی خدمات هست که نوشته و انجام می‌شود اما دیده و خوانده نمی‌شود. خیلی چیزهای دیگر هم در این کشور این جوری است که نوشته می‌شود اما خوانده نمی‌شود. یا یک جور دیگر خوانده می‌شود. اصلن بحث من سیاسی نبود. بحث من ادبی فرهنگی است. این همه کتاب شعر و داستان نوشته می‌شود اما چاپ نمی‌شود یا اگر چاپ شد دیده و خریده و خوانده نمی‌شود. حالا که ما را به زور در کمپین‌های سیاسی چپاندید این را هم عرض کنم که انگاری تعداد کاندیداهای قبای ریاست جمهوری کم کم دارد با تعداد رای دهندگان برابر می‌شود. یعنی اگر بقال سر کوچه ما هم که هنوز دو به شک است و احساس تکلیف نکرده ناگهان احساس تکلیف کند هر خانواده ایرانی حداقل یک نامزد خواهد داشت (بعد وقتی دولت آمار ازدواج را بالا اعلام می‌کند صدای همه در می‌آید ) بنده پیشنهاد می‌کنم برای جلوگیری از دعوا و جنجال تعداد کاندیداها را جوری مدیریت کنند که با تعداد استانهای کشور برابر شود. بعد هرکسی را رئیس جمهور استان خودش بکنند. مثلا قالیباف بشود رئیس جمهور خراسان رضوی. یا محسن رضایی بشود رئیس جمهور خوزستان. این طوری هر کس می‌تواند ایده‌های اقتصادی سیاسی اجتماعی اش را در حوزه خودش تست کند ببینیم چند مرد ِ حلاج است بلکه فرجی شود و با افزایش شصت درصدی قیمت برخی مواد غذایی مواجه نشویم. البته ما با افزایش هر چیزی تا شصت و سه برابر واکسینه شده ایم و فقط گنجایش بیش از آن را نداریم. از ما گفتن بود.

هیچ نظری موجود نیست: